به گزارش فارس، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی برای نخستینبار گزارشهای ضدجاسوسی ساواک از ارتباطات افسران سیا در ایران را منتشر کرد.
متن گزارشهای ضدجاسوسی ساواک از ارتباطات افسران سیا در ایران به شرح ذیل است:
آخرین ماههای عمر رژیم پهلوی، اداره ضدجاسوسی ساواک متوجه دیدارهای پنهانی افسران اطلاعاتی سیا در تهران با برخی چهرههای سیاسی مخالف و منتقد رژیم شاه به خصوص جبهه ملی میشود. مراقبتهای حداقلی، ساواک را به این نتیجه میرساند که آمریکاییها تنها دنبال اطلاع از نظرات گروهها و افراد سیاسی هستند. پس از چندماه پیشنهاد گسترش این مراقبتها با مخالفت رئیس ساواک روبرو میشود.
راز دیدارهای افسران اطلاعاتی سیا در تهران، آبان ماه ۱۳۵۸ فاش میشود. وقتی دانشجویان پیروخط امام، سفارت امریکا در تهران را تسخیر میکنند، اسنادی که بدست میآید نشان میدهد افسران سیا نه در سال ۵۷ بلکه حتی از دو دهه قبل، نه تنها با اعضای جبهه ملی بلکه با چهرههای مختلف سیاسی مخالف و حتی موافق رژیم شاه مرتبط بودهاند. این ارتباط نه لزوما جنبه اطلاع از نظرات طرف ایرانی، بلکه در خیلی موارد جنبه استخدام آنها به عنوان منبع اطلاعاتی داشت و برای خیلی از آنها اسم رمز نیز انتخاب شده است.
آنچه در ادامه میآید گزارشی از اسناد اداره هشتم ساواک(ضدجاسوسی) درباره تماس های افسران اطلاعاتی سفارت آمریکا با برخی چهرههای سیاسی است که برای نخستینبار منتشر میشود.
ساواک هرچند در اسم «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» نام داشت؛ اما همه میدانستند اینکه ایران شاهنشاهی زیرمجموعهی بلوک غرب به رهبری آمریکا است، در خشتخشت مراحل تشکیل و آموزش ساواک و هدفگذاری ماموریت های آن موثر است. به همین خاطر اداره هشتم ساواک(ضدجاسوسی) عملا بازوی اطلاعاتی بلوک غرب در ایران علیه فعالیت بلوک شرق بود. مسالهای که در ادبیات اطلاعاتی با تعبیر «چشم چپبینِ ساواک قویتر است» از آن یاد میشد و همه میدانستند سفارتخانهها و افسران اطلاعاتی شوروی و کشورهای اقمارش در ایران، مهمترین هدفهای ضدجاسوسی ساواک هستند.
از آن سو، افسران اطلاعاتی سیا در ایران هم همیشه مشغول جمعآوری اطلاعات و منبعیابی بودند و با توجه به همسویی اهداف اطلاعاتی ایران و آمریکا، ضدجاسوسی ساواک حساسیت جدی و چندانی روی آنها نداشت، چراکه سفارت شوروی و سایر کشورهای بلوک شرق توان اصلی اداره هشتم ساواک را معطوف به خود کرده بودند.
پس از انتخاب کارتر به ریاستجمهوری آمریکا در زمستان ۵۵ و تغییر رئیس سازمان سیا، سیاستهای اطلاعاتی سیا در تهران نیز دستخوش تغییر و تحولاتی شد. از زمستان ۱۳۵۶ که شعلههای انقلاب در ایران بالا رفت، افسران اطلاعاتی سفارت آمریکا در تهران دایره ارتباطات خود را گسترش دادند. دیدار افسران اطلاعاتی سازمان سیا در تهران با برخی چهرههای مخالف حکومت شاه به خصوص اعضای جبههملی، اتفاق جدیدی است که بهار و تابستان ۱۳۵۷ اداره هشتم ساواک(ضدجاسوسی) روی آن حساس میشود.
آخرین روزهای خردادماه، اداره هشتم ساواک در بخشی از گزارش خود درباره «فعالیت نمایندگی سرویس اطلاعاتی سیا در ایران» به ریاست ساواک با اشاره به اینکه جز چهار نفر نیروی رسمی و علنی سیا در تهران، ۱۷ نفر دیگر را به عنوان نیروهای سیا در سفارت شناسایی کرده مینویسد: «اعضاء سرویس مذکور، پیرامون اطلاعات مربوط به تظاهرات و اقدامات اخیر گروه های مخالف به خصوص دانشجویان، روحانیون و جبهه باصطلاح ملی فعالیت چشمگیری داشته و در این زمینه با اعضاء سرشناس جبهه باصطلاح ملی نظیر(متین دفتری، لاهیچی، میناچی، بازرگان، مقدم مراغهای، مظفر بقائی، سنجابی، فروهر، حاج سیدجوادی، شمس آل احمد، پیمان، کاظمیه وغیره) در تماس بوده و از طرفی چند تن از خبرنگاران و نمایندگان مطبوعات خارجی نظیر بیل برانیگان تبعه آمریکا خبرنگار موسسه مطبوعاتی مک گراهیل نیوز و واشنگتن پست و خانم الیزابت ترگود تبعه انگلیس خبرنگار نشریه گاردین(هردو از ایران خارج شدهاند) و ساجد رضوی تبعه پاکستان نماینده خبرگزاری رویتر که هر سه از مخبرین تندرو بوده و گزارشات مغرضانه و کذبی به ستاد خبری خود ارسال می دارند با وساطت دیپلمات های سفارت آمریکا و افسران اطلاعاتی سیا با افراد وابسته به گروه های مخالف تماس گرفتهاند.»
دو هفته پس از این گزارش، در نیمه تیرماه اداره هشتم در گزارش دیگری به ریاست ساواک، چرایی ارتباط آمریکاییها با افراد جبهه ملی را تحلیل میکند. این گزارش در واقع، خلاصهای از دیدار ساواک با یکی از منابع ایرانی خود است که ۱۵ سال مورد اعتماد و مشاور سفارت آمریکا در امور سیاسی است. منبع شماره ۲۳۰۱۲ میگوید آمریکاییها بهطور کلی موافق بازشدن فضای سیاسی ایران هستند، اما معتقدند این اتفاق باید تدریجی باشد. چون اگر این روند ناگهان اتفاق بیفتد موجب هرچ و مرج شده و اوضاع غیرقابل کنترل خواهد شد. او با تایید ارتباط کادر سیاسی سفارت با «اغلب گروه های مخالف»، علت این مساله را تلاش و علاقه سفیر جدید یعنی سولیوان برای انتقال همه اخبار «تنها از کانال سفارت» میداند.
منبع درباره جبهه ملی میگوید اعضای جبهه ملی را تعدادی پیر از کار افتاده میداند که نه پشتیبانی داخلی و نه برنامه اصلاحی مشخص و جدیدی دارند و «در وضع فعلی فقط میتوانند شنونده باشند.» او علت ارتباط آمریکاییها با عناصر جبهه ملی را اینطور بیان میکند: «تنها هدف مقامات امریکائی از حفظ ارتباط با اعضاء جبهه باصطلاح ملی و یا گروه های مخالف، صرفا آگاهی بموقع از فعالیت آنان و در غایت با تشویق این گروه ها در اینگونه بحث و گفتوگوهای سیاسی در جهت دنبالهی باز شدن فضای سیاسی و در حقیقت رو نمودن دست خالی این گروهها برای عامه مردم ایران می باشد.»
اداره هشتم در پایان این گزارش خطاب به ریاست ساواک مینویسد: «با عرض سابقه بالا، نتایج حاصله از گفت و شنود فوق ذیلا از عرض میگذرد: ۱-وجود ارتباط مقامات سفارت آمریکا با گروه های مخالف به خصوص اعضاء جبهه باصطلاح ملی مورد تایید است. ۲- هدف آمریکایی ها از برقراری ارتباط با اعضاء گروه های مخالف، صرفا اطلاع از کم و کیف فعالیت آنان می باشد. ۳- آمریکایی ها به هیچ وجه پشتیبان و طراح برنامههای گروه های مخالف نیستند و دلیل این امر این است که اعضاء جبهه ملی فاقد برنامه و پشتیبانی داخلی می باشند.»
با توجه به دسترسی منبع ساواک به بخش سیاسی سفارت و بیاطلاعی او از فعالیت های ایستگاه سیا در تهران، گزارشهای ساواک از تعامل های افسران اطلاعاتی آمریکا در تهران همچنان ادامه پیدا میکند. ۲۰ مهر ماه اداره هشتم گزارشی از مراقبت چندماهه نیروهای سیا در تهران به ریاست ساواک میدهد.
این گزارش با اشاره به اینکه مراقبت از افسران سیا محدود به شنود تلفنی و استفاده از منابع انسانی است، پیشنهاد میکند «چون نحوه مراقبت فعلی از دیپلمات ها و افسران اطلاعاتی مورد نظر سازمان سیا، همانند مراقبت از مظنونین درجه ۲ می باشد و آگاهی از ماهیت فعل و انفعالات داخل هدف اهمیت ویژهای داشته و می بایست همانند اهداف درجه۱ اقدامات مراقبتی لازم را در این مورد معمول شود، بنابراین در صورت تصویب عالی، از امکانات فنی بخصوص تعقیب و مراقبت با در نظرگرفتن شرایط و رعایت حفاظت کامل در جهت کشف تماسهای سوژههای اآمریکایی استفاده شود.» نکته مهم، پاسخ رئیس ساواک به این پیشنهاد است که عملا موضوع را منتفی میکند: «در وضعیت کنونی که تبادل اطلاعات با کشور آمریکا داریم از نظر حفاظتی بهمصلحت نیست.»
منبع: فارس
نظر شما